به رفتن پ فکر کردم و دلم ریخت. فکر کردم نباید اذیتش کنم. چیزهایی درهم...
برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 15:27
دوباره تنهایی؟ نمیدانم. و کاش بتوانم دوباره دنیای خودم را بسازم و فقط به خودم تکیه کنم. فردا تا ظهر روی رساله کار میکنم. بعد وقت دکتر روانپزشک دارم.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 15:27
مهمه که ادم شریف زندگی کنه. اخرش همه میمیریم. من نباید کسی رو آزار بدم. کاش فردا هوا خوب باشه. چقدر الودگی هوا میتونه من رو فلج کنه. چیزهایی درهم...
برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت: 15:27
مدتهاست که از خودم میپرسم: چرا؟ صادقانه چرا بههم ریختم؟ از کدام قسمتِ کدام داستان؟ دیشب چه مرگم شد؟ نمیدانم. چیزهایی درهم...
برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 2:56
خانم یا اقای خواننده خاموش کی از شما مشاوره خواست؟
به کار و زندگی خودتان برسید و حرف زیادی نزنید.
خیلی ممنون که خواندید اما یاد بگیرید وقتی از شما کمکی نخواستند اظهار نظر بیدلیل نفرمایید.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 90 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 2:56
نوشتند: «وقت کنم تمام دلواگویههات رو بخونم قظعن بهتر میتونم بهت مشاوره بدم ولی عجالتن بگرد و یک تراپیست مجرب بالینی ک با روش طرحواره درمانی کار کنه پیدا کن!»
اول اینکه: دلواگویه؟
دوم: ک؟ نوشتن یاد بگیرید بعد اظهارفضل کنید.
بعد هم: کی از شما نظر خواست؟
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 2:56